آشكار است كه معلم براي تعيين هر يك از تكاليف هدفي منطقي و مشخص در ذهن دارد. آموزگار بايد بتواند اين اهداف ذهني را براي دانشآموز نيز تشريح كند، مثلاً به دانش اموز بگويد انجام اين تكليف شما را در درك مطلب مورد نظر ياري ميدهد. چنانچه تكاليف با نيازها و علايق و تواناييهاي دانشآموز مطابقت داشته باشد، بار آموزشي مثبت دارد. توضيح اهداف هر تكليف ميتواند ميزان يادگيري و پيشرفت دانشآموز را براي خودش و نيز براي معلم مشخص سازد. هرگز نبايد از تكليف به عنوان وسيلهاي براي پر كردن اوقات دانشآموز و يا سرگرم نمودن استفاده كرد. تكليف، فعاليتي هدفدار و تكنيكي در خدمت يادگيري يا به عبارت ديگر مكمل يادگيري است بنابراين چنانچه روزي موضوعي براي تمرين وجود نداشت لزومي ندارد كه معلم فقط به اين خاطر كه تكليفي داده باشد، فعاليتي را بدون در نظر گرفتن او تعيين كند. تكاليفي كه بدون برنامه در آخرين لحظات كلاس تعيين شود نيز معمولاً همين خصلت بيهدفي و بيمعنايي را دارا هستند و دانشآموزان اغلب متوجه بيهدفي اين نوع تكاليف ميشوند و در نتيجه اعتبار و تاثير معلم در نزد اوكاهش مييابد.
به طور كلي اهداف تكليف شب را ميتوان به شرح زير خلاصه و طبقهبندي كرد:
1) تمرين: به منظور افزايش سرعت، مهارت يا حفظ آنها
2) شراكت: به منظور افزايش اشتغال هر دانشآموز در فعاليتهاي يادگيري
3) رشد فردي: به منظور افزايش حس مسئوليت، صداقت، قدرت برنامهريزي وزمانبندي، اعتماد به نفس و پشتكار دانشآموز
4) روابط متقابل والدين و فرزند: با توجه به اهميت امر يادگيري و تكاليف مدرسه
5) مقررات: به منظور تامين نظر مسئولان مدارس كه دادن مقدار معيني تكليف را ضروري ميدانند.
6) روابط عمومي: به منظور آگاهي والدين از آنچه كه در كلاس ميگذرد.
7) تنبيه: به منظور هشداري به دانشآموز و نيز يادآوري انتظاراتي كه معلم از او در زمينه هاي درسي و رفتاري دارد.
اما بيشتر معلمان هدف اصلي از دادن تكليف را تمرين مهارتهاي ياد گرفته شده در كلاس ميدانند. مطالعات منسجم ابيات در حوزه تكليف شب نشانگر اين امر است كه بسياري از متخصصان درصدد برآمدهاند كه انواع تكليف شب را طبقهبندي كنند. پروفسورلي دپريت پس از بررسي و جمعبندي پژوهشها، طبقهبندي مفيد و جامعي را از انواع تكليف شب ارائه نمودهاند كه به طور وسيع مورد استفاده معلمان، محققان و علاقهمندان به امر تعليم و تربيت قرار گرفته است. آنها انواع تكليف شب را در چهار طبقه اصلي يعني تمرين، آماده سازي و آمادگي بسطي و امتدادي وخلاقيت طبقهبندي كردهاند.
1- تكاليف تمريني: اين نوع تكليف براي تثبيت يادگيري و فعاليتهاي خواندن وكارهاي تمريني و انفرادي بكار گرفته ميشود كه از قديميترين و با سابقهترين نوع تكليف شب است لذا از لحاظ تاثيرگذاري و سودمندي به روي شاگردان سوال برانگيز است. اكثر تكاليف تمريني، غير تخيلي، غيرخلاق، تكراري و كسلكننده هستند!
2- تكاليف آمادهسازي و آمادگي: اين نوع تكاليف براي آماده كردن شاگردان براي درسهاي روز بعد يا روزهاي بعد به كار گرفته ميشود و معمولاً به صورت مطالعه كتابهاي درسي، مطالعه خارج از كتاب درسي، جمعآوري مطالب و مواد قبل از كنفرانس در كلاسهاي درس، حفظ كردن، روخواني و از قبل خواندن دروس انجام ميپذيرد. قصد نهايي اين نوع تكليف همانا وادار كردن دانش آموز به كسب زمينه مناسب اطلاعاتي براي آماده شدن براي دروس و مباحثه روز بعد است زماني اين نوع تكليف از سودمندي و كارايي برخورداراست كه ابتدا رهنمونها و راهنماييها و دستورالعملهاي لازم در مورد چگونگي و چرايي انجام تكاليف كاملاً براي دانش آموز تبيين و ابتكار عمل قدرت تخيل و روش شخصي حفظ شود.
3- تكاليف بسطي و امتدادي: اين نوع تكاليف شاگرد را فراسوي كارها و فعاليتهاي كلاس سوق داده و موجبات يادگيري ايدهها ومهارتها را در موقعيتهاي جديد فراهم ميآورد؛ به عنوان مثال، درس كلاس ممكن است راجع به ناپلئون باشد و از دانشآموزان كلاس خواسته ميشود كه كتابي را در مورد ناپلئون بخوانند و خلاصهاي از آن را در كلاس ارائه دهد.
<تكليف بسطي> به صورت پروژههاي طويلالمدت و از طريق فعاليتهاي حل مساله تحقق پيدا ميكند. پروژههاي طويلالمدت، موضوعاتي است كه در كلاس درس تدريس شده و ادامه آن در منزل به صورت فردي انجام ميگيرد و معمولاً اين نوع تكاليف خود انتخابي است.
4- تكليف خلاقيتي: دانشآموز مفاهيم و مهارتهاي مكتسبه در كلاس را با هم تركيب كند و در يك راه، يا راههاي جديد و متفاوت به كار بندد اين نوع تكليف را تكليف خلاقيتي گويند. تكاليف خلاقيتي ممكن است به صورت كتبي يا شفاهي و يا به صورت انجام كاري صورت پذيرد. اين نوع تكليف قدرت خلاقيت، ابتكار شخصي و قدرت تخيل و خود راهبردي را در شاگردان پرورش ميدهد. البته بايد اذعان داشت كه اين چهار تكليف هميشه به طور مجزا و منفك به شاگردان ارائه نميشود و گاهي ممكن است شاگرد براي حل يك مساله از هر چهار نوع تكليف براي بسط و خلق ايده خود استفاده كند. لذا با فراهم آوردن تنوعي از تكاليف مختلف ميتوان موجبات تثبيت، آمادهسازي، تداوم و خلق مفاهيم و مهارتها را در فرآيند تعليم و تربيت ايجاد نمود.
شكل منظم تكليف شب كه حاصل مطالعات دفتر تحقيقات و برنامهريزي وزارت آموزش و پرورش است به شرح زير مي باشد:
الف) فوايد تكليف شب:
1- تكرار مطالب آموخته شده و تمرين آنها براي تثبيت آموختهها، اين مورد مربوط به مسائل ياد گرفته شده در كلاس ميباشد تا با تمرين بيشتر، مطالب ارائه شده در كلاس در ذهن كودك تثبيت شود.
2- احساس تعليم آموختهها و يافتن بينشهاي تازه و اضافي كه با تمرين بيشتر و بهتر در فرد ميتواند مطالب آموختهها را در موقعيتهاي تازه تعميم دهد و به كار گيرد.
3- آموختن حوصله و ثبات و استقامت، وقتي كودك مدت زيادي را صرف نوشتن يا خواندن كند خود اين عمل بصورت مثبت به او حوصله و ثبات ياد ميدهد.
4- تقويت انضباط كه كودك براي انجام تكاليف شب، مجبور است براي وقت خود برنامهريزي كند.
5- پر كردن اوقات فراغت دانشآموزان به شكل سالم.
ب) ضررها يا اثرات منفي تكليف شب
1- خستگي و ايجاد بيزاري دانشآموزان از تكرار مطالب، بويژه از نوشتن كه اين امر بيشتر مربوط به حجم زياد تكليف است كه دراين صورت دانشآموز نه تنها فايدهاي از انجام تكاليف براي يادگيري مطالب درسي نميبرد، بلكه از نوشتن و در نهايت از درس بيزار است.
2- توجه به كميت به جاي كيفيت در اينجا نيز عوامل اصلي حجم زياد كار، وقت كم و خستگي بعد از كلاس ميباشد.
3- احساس بيزاري از درس و نهايتا مدرسه.
4- احساس مظلوميت و تنبيه شدن به خاطر گرفتن اوقات فراغت زيرا كودكي كه بعد از خستگي مدرسه به خانه برميگردد با داشتن تكاليف بسيار، اوقات فراغتي ندارد و احساس ميكند كه با گرفتن اين اوقات به او ظلم شده است. بيشك هدفهايي بايد برتكليف مرتبط باشد. گاه تكليف به منظور بالا بردن سطح يادگيري داده ميشود و گاه به منظور سرگرم كردن دانشآموزان در مدرسه و خانه و با جريمه و تنبيه او كه در مورد آخر كاملا اثرات رواني و تربيتي و حتي آموزشي به جاي ميگذارد.
در مورد اثرات منفي تكليف شب ميتوان محروم ماندن دانشآموز از فعاليتهايي را نام برد كه تكليف شب مانع انجام آن ميگردد. براساس گفته دانشآموزان مطالعه كتابهاي غير درسي، ورزش، تفريح و تماشاي تلويزيون از فعاليتهايي است كه آنان علاقمند به انجام آن ميباشند اما به خاطر حجم تكاليف خود نميتوانند به آن بپردازند. از طرفي بسياري از دانشآموزان به گفته خود در تعجيل براي تمام كردن تكاليفي كه غالبا با علايق و تواناييهاي آنان مطابقت ندارد دست به اعمالي ميزنند كه از نظر اخلاقي به عنوان عوارض نامطلوب تكليف شب تلقي ميشود.
علل كمكاري و تنبلي
1- علت جسماني: كودكاني ممكن است براثر ضعف عمومي بدن، كم خوني، بيماري تنفسي، بياشتهايي، كمكاري بعضي غدد تيروئيد و... از لحاظ زيستي دچار مشكل باشند و نتوانند وظايف خود را نجام دهند بديهي است اين قبيل كودكان قبل از هر چيز بايد زيرنظر پزشك متخصص درمان شوند. كودكاني به علت تنفس بدني و مزاجي قادر به انجام تكاليف نباشند و از طرفي ديگر كودكاني از لحاظ جسمي كاملا سالم باشند ولي به علت سوء تغديه، پرخوري و كمخوابي نتوانند تكاليف خود را انجام دهند.
2- علت رواني و عاطفي: گاهي اوقات تنبلي كودكان ريشه رواني و ياعاطفي دارند مثل كودكاني كه دچار بيماري روانپريشي باشند و يا كودكاني كه به شدت ميترسند و... اين قبيل كودكان به هيچ وجه قادر به انجام تكاليف خود نيستند. مهمترين عوامل رواني و عاطفي كه درتنبلي و كمكاري كودكان موثرند عبارتند از اختلال شخصيت، فشار رواني، احساس ناامني، تنفر و بيعلاقگي، نداشتن انگيزه و...
3- علت اجتماعي: تزلزل، نابساماني و يا گسستگي خانواده به هر شكل كه باشد اثرات زيانباري را بر كودك دارد.
4- علت ذهني و ياعقب افتادگي تحصيلي: عواملي از قبيل كم هوشي، ضعف حافظه، كند دهني، ضعف بعضي از استعدادها، اختلال در ادراك، خستگي ذهن و ... ميتواند منشا تنبيل و كمكاري دانشآموزان باشد.
حال با بررسي مطالعات انجام شده ميتوان اين روشها را براي ايجاد انگيزه ذكر كرد:
الف) - آگاه كردن دانشآموزان از اهداف تحصيل البته با استفاده از روشهاي ابتكاري و مفاهيمي كه فراخور درك ذهني هر گروه سني باشد.
ب) - رعايت صحيح و دقيق ويژگيهايي كه براي تكليف خانه مد نظر قرار ميگيرد، تكاليف كوتاه، متنوع، جالب، معقول و ارزشيابي آنها در تحريك ذهن دانشآموز موثر است.
ج) - برخورد محبتآميز و محترمانه معلم و توجهي كه عملا بررشد دانشآموز از خود نشان ميدهد، والدين نيز براي تشويق فرزندانشان ميتوانند از روشهاي پيشنهادي درخصوص معلمان استفاده نمايند مضافا اينكه در مقايسه با آموزگاران آنها با امكانات و وسايل متنوعتري دسترسي دارند. مثل گردش بردن، سينما، شركت در مهمانيها، خريد كتاب و...
نتيجه نهايي
به طور خلاصه ميتوان گفت اگر تكليف شب به ميزان كم و با اهداف كمكآموزشي و براساس تفاوتهاي فردي دانشآموزان و نوع و نسبت جسماني، عاطفي، رواني، اجتماعي و ذهني قابل تغيير و انعطاف باشد و باعث دلزدگي و تنفر دانشآموز از معلم و مدرسه نشود، ميتوان از آن استفاده بهينه نمود.
نظرات شما عزیزان: