ارائه مطالب آموزشي ، مهارتي و سوالات مقطع ابتدايي آموزش ابتدایی 2 |
||||||||||||||||
سه شنبه 14 تير 1390برچسب:سنجیده,تدریس,تجربه,انفعالی,اطلاعات رویکرد,, :: 22:5 :: نويسنده : گیتی محمد بیگلو
هورن (۱۳82) زمينه استفاده از رويکردها و مواد گوناگون را براي جلب و علاقه دانشآموزان کمک خوبي براي پيشرفت در يادگيري ميداند. لذا توجه به چند نکته اساسي زير مفيد است. ۱)- زمينههاي تجربه فردي دانشآموزان را فراهم کنيد. فکر خوبي است که درس را از جايي شروع کنيم که دانشآموزان ايستادهاند (موضع دانستههاي آنان) يعني از نقطهاي که ميدانند و قبلاً تجربه کردهاند شروع کنيم و از آموختههاي آشنا و پيشين براي گسترش اطلاعات استفاده کنيم. اين کار آنان را ترغيب ميکند که از موضوع، شناخت بهتري پيدا کنند، احساس همدلي با موضوع داشته باشند و موضوع جديد را به آساني بفهمند. ۲)- توجه دانشآموزان را جلب کنيد. جلب توجه دانشآموزان در هر درس اهميت بسيار دارد. اين کار با استفاده از سبکهاي متفاوت تدريس و بهرهگيري از منابع ميسر ميشود. اگر براي تدريس همه درسها از شيوهاي واحد استفاده کنيم دانشآموزان بهزودي کسل ميشوند و انگيزه خود را از دست ميدهند، راهها و روشهاي فعال يادگيري، همه دانشآموزان را درگير و متوجه کار ميکند. از روشهاي قديمي و معمولي، دوري کنيد. اين روش اگرچه بعضي وقت ها مناسب است، اما روشي خستهکننده است، به ويژه اگر تکرار شود. ۳)- دانشآموزان را در حالت مشارکت نگه داريد. اين کار با فعاليتهاي گوناگون امکانپذير است. کاربرد روشهاي متفاوت از اين حقيقت ناشي ميشود که شيوههاي يادگيري دانشآموزان متفاوت است و نسبت به انجام وظايف گوناگون رويهاي خاص دارد. سرعت يادگيري نيز بايد در حالت انجام وظايف کوچک و بزرگ متفاوت باشد. ۴)- دليلي ندارد که همه چيز موجود در کيت (KIT) اطلاعات مورد استفاده قرار گيرد. وقتي خودتان از فناوري اطلاعات استفاده ميکنيد يا دانشآموزان از آن مطالبي ميآموزند، گزينش اطلاعات به دستور جلسه (کار) ارتباط پيدا ميکند. سعي کنيد، پيش از جلسه درس کيت را بازبيني کنيد و موارد استفاده را مشخص نماييد. ۵)- پيشاپيش سازمان و ساختار را بشناسيد. ابتدا از خود بپرسيد: براي تحقق هدفهاي درس، کدام نوع سازماندهي مفيدتر است. کار فردي، کار دو نفري، کار با گروههاي کوچک يا به کارگيري همه کلاس؟ بر مبناي پاسخ به اين سؤال، ساختار کلاس را مشخص کنيد. ۶)- جوکاري مناسب به وجود آوريد. اين به آن مفهوم نيست که يک محيط خشک و آرام کاري به وجود آوريد. کارگروهي دقيقاً يک کار مولد و پرتحرک است، به ويژه اگر دانشآموزان در آن شرکت فعال داشته باشند. سر و صداهاي سازنده غالباً از سکوت اجباري پربارتر است. ۷)- به تمرينهاي عملي بينديشيد. يادگيري بسياري از موضوعهاي درسي مستلزم کار عملي است، زيرا ارزش يادگيري از طريق عمل ثابت شده است. در درسهايي که دانشآموزان کمتر فعاليتهاي عملي کردهاند، حداقل يادگيري صورت گرفته است. تا ميتوانيد براي افراد و گروههاي دونفري يا بيشتر فعاليتهاي عملي پيشبيني کنيد، از اين راه به جلب توجه و انگيزه آنان براي پيشرفت کمک کردهايد. ۸)- هر وقت لازم باشد، اجازه دهيد دانشآموزان به تنهايي کار کنند. گاهي بايد بخشي از فضاي مدرسه که دنج و آرام است براي برخي فعاليتهاي دانشآموزان اختصاص يابد. آنها نياز به فضايي دارند که در آن جا تمرکز حواس داشته باشند. ۹)- تمام دانشآموزان بايد به طور کامل در فعاليت شرکت کنند. شرکت نکردن دانشآموزان به طور کامل در فعاليتهاي ياددهي و يادگيري، به آن معني است که آنها درگير يادگيري نشدهاند. مطمئن شويد که فعاليتها با سن و تواناييهاي دانشآموزان هماهنگ است چنانچه دانشآموزان کشش کامل براي انجام کار نداشته باشند، خسته ميشوند و به طور کامل درگير فعاليت نميشوند. ۱۰)- از بعضي دانشآموزان بخواهيد تکاليف و وظايف خواسته شده را توضيح دهند. اين کار براي آن است که شما از درک درست دانشآموزان نسبت به آنچه از آنها خواستهايد، مطمئن شويد. اين روش، خود بهترين راه براي ارزيابي ميزان درگيري و توجه و ادراک دانشآموزان کلاس است. ۱۱)- توقعات خود را به اطلاع دانشآموزان برسانيد. خيلي ساده است که توقعات خود را در طراحي آموزشي و کارها بگنجانيد، اما همچنين ساده خواهد بود که آنها را فراموش کنيد و به دانشآموزان اطلاع ندهيد و آنان به درستي ندانند چه انتظاراتي از آنها داريد. دانشآموزان وقتي بدانند در کجا ايستادهاند، بهتر ميدانند چه کار بايد بکنند. ۱۲)- انعطا ف پذير باشيد. خود را بيش از حد در چارچوب برنامه کار محدود نکنيد. براي هر درسي يک طرح درس داشته باشيد، اما آماده باشيد تا در مواقعي که کارها برابر انتظارات پيش نميرود، آن (طرح درس) را تغيير دهيد. زماني را براي کشف راههايي که مورد علاقه دانشآموزان است در نظر بگيريد، حتي اگر اين راهها در برنامه مکتوب نباشد. ۱۳)- عقايد دانشآموزان را درباره اظهارنظرهاي خود بپرسيد. اين کار براي دانشآموزان کمرو تمرين خوبي است. آنان ميتوانند به طور خصوصي و مکتوب با معلم خود گفتگو کنند. معلم همچنين ميتواند تکاليفي در زمينه کار تعيين کند. از جمله، تکاليفي براي اکتشاف يا مرور بعضي قسمتهاي درس. روش فعال در فرآيند ياددهي- يادگيري
كلاسهاي خلاق و دانشآموز علاقهمند را ميتوان تربيت كرد كه با هدايت درست از دانش خود در مسير زندگي استفاده كنند.
با توجه به اهداف بلند مدت آموزش و پرورش در تربيت افراد خلاق و انديشمند و با توجه به تغيير و تحولات ذهني و ميزان اطلاعات دانشآموزان امروزي، تحولات اساسي در منابع درسي و روشهاي آموزشي و شيوههاي تدريس لازم و ضروري به نظر ميرسد.
به همين دليل معلمان، شاهد انتشار كتابهاي گوناگوني در زمينه الگوهاي تدريس هستند كه به نسبت سالهاي گذشته تعداد اين كتابها بيشتر شده است.اما پرسش مهم اين است: آيا تجربههاي گذشته نشان نميدهند كه الگوهاي تدريس و شيوههاي به كار گرفته شده در نظام آموزشي دورههاي پيشين به طور كامل موفق نبودهاند؟آيا ميزان امكانات ما در مراكز آموزشي متناسب با الگوهاي تدريس وارداتي بوده است؟
جواب دادن به اين سؤالات زماني منصفانه به نظر ميرسد كه بدانيم هر ساله با وجودي كه در امر آموزش و پرورش دانشآموزان خلاق چندان موفق نبودهايم، اما شاهد هستيم كه تعداد معدودي از دانشآموزان در المپيادهاي علمي با شركت در دورهاي تكميلي و فشرده مدالهاي متعددي براي كشورمان به ارمغان ميآورند.
آيا لازم نيست كه از تجربيات اين كلاسها ي فشرده و روشهاي تدريس به كار گرفته مطلع شد و از آنها استفاده كرد؟ به نظر ميرسد وقت آن رسيده باشد كه با پژوهشي كه در آموزش و پرورش و تربيت دانشآموزان خلاق در كشورهاي گوناگون و حتي در كلاسهاي فشرده آمادگي المپياد در كشور خودمان به عمل ميآوريم، راهكاري براي بالا بردن كيفيت آموزشي و ارتقاي سطح علمي دانشآموزان حاصل شود. چرا كه هدف در انتخاب بهترين شيوه تدريس و رسيدن به نهايت موفقيت، پرورش دانشآموزان خلاق، با تفكر جستوجوگر است و طبق گفته پياژه ما چيزي را بهتر ميفهميم كه به قسمي خود آن را آموخته باشيم.
در اين زمان، متأسفانه كمترين اهميت به روش تدريس داده ميشود. بايد از معلماني تقدير شود كه حداقل دست به پژوهشي تازه جهت تغيير در روش تدريس خود زدهاند. زيرا آنها ميدانند هدف اين نيست كه دانشآموزاني را تربيت كنيم كه با ديدن يك جمله پرسشي به دنبال اولين متن مناسب با آن سؤال در كتاب درسي خود باشند و فعاليت ديگري انجام ندهند.
ايجاد علاقه و انگيزه در كلاسهاي درسي كه خود معلم پژوهشگر باشد، قدر مسلم محسوستر از كلاسهايي است كه معلم فقط گوينده و حافظ جملات كتاب و تحويل گيرنده مطالب آموخته شده به دانشآموزان باشد وتين معتقد بود هدف اين نيست كه بياموزيم چگونه محاسبه كنيم بلكه بايد اصولي را كه براساس آن كار ميكند، بشناسيم.
در كلاسهايي كه فعاليت و تحقيق محور اصلي تدريس است، گرچه روش به ظاهر غيرمعمول است، اما شيوه تدريس، كاري انقلابي است. زيرا تفكر دانشآموز را برميانگيزد. هيلدا تابا صاحبنظر بزرگ در برنامههاي درسي، معتقد بود اگر آموزگار پژوهشگر و خلاق باشد، جريانات تفكري را در كلاس پردازش ميكند زيرا او جريانات تفكررا مبتني بر سه رويكرد ميدانست:
1- تفكر و تحقيق را ميتوان آموخت و سپس با انتخاب شيوه برتر تدريس براي توسعه خلاقيت به كمك شاگردان رفت تا تفكر كنند.
2- تفكر سبب درگير شدن فعال فرد و مطالب است و در نهايت او را با مشاهداتي كه داشته به مفهوم سازي و درك بيشتر مطالب سازمان ميدهد.
3- جريانات تفكر و تحقيق در توالي و قانونمندي شكل ميگيرد، يعني كسب نتيجه مطلوب از تدريس، مستلزم چيرگي روشهاي جديد و نو بر مهارتهاي معين قبلي است كه چندان موفق نبوده است.
بنابراين با نگرشي كه بر تحقيق و پژوهش در امر تدريس ميتوان داشت كلاسهاي خلاق و دانشآموز علاقهمند را ميتوان تربيت كرد كه با هدايت درست از دانش خود در مسير زندگي استفاده كنند، چرا كه طبق گفته بور: ما در صحنه بزرگ هستي، تنها تماشاگر نيستيم بلكه بازيگر هم هستيم. مشاركت دانش آموزان در فرايند ياد دهي- يادگيري در طرح جديد آموزش ، همواره سعي بر اين است كه فرايند يادگيري از حالت انفعالي- يعني يادگيري به روش سنتي- به حالت يادگيري فعال درآيد. يادگيري فعال چيست؟
به طور خلاصه، يادگيري فعال آن نوع يادگيري است كه دانش آموز خود در توليد مفهوم مشاركت دارد. در مقابل، يادگيري انفعالي قرار دادن دانش آموز در مقابل مفاهيم آماده و از پيش توليد شده اي است كه انتظار مي رود آنها را حفظ كند. در يادگيري فعال موضوع مهم آموختن مطالب همراه با درك و فهم آن هاست. اين نوع آموختن، تنها از راه درگير شدن مستقيم با مسئله و كسب تجربه هاي دست اول حاصل مي شود اما در يادگيري انفعالي، تأكيد بر خواندن مطالب و حفظ كردن آنهاست. به تعبير پائولوفوره، يادگيري انفعالي، يادگيري به مدل «بانكي» است. دانش آموز طي يك ثلث، به تدريج مطالب را در ذهن خود ذخيره مي كند و همان ها را در امتحان پس مي دهد؛ بنابراين، بهترين نمره به كسي داده مي شود كه امانت هاي سپرده شده به صندوق حافظه را به طور كامل بدون نقصان پس بدهد!در يادگيري انفعالي، معلم ياددهنده ي مطالب و مفاهيم است، در نتيجه، بيشتر به روش سخنراني متوسل مي شود. چنين معلماني مي كوشند مطالب را به حد افراط صحيح، كامل، با جزئيات مفصل و ذكر انواع مثال ها ارائه دهند. در حالي كه در شيوه ي يادگيري فعال- ياددهي- يادگيري، معلم بيش از آن كه ياددهنده ي مطلب باشد، راهنماي يادگيري است و بيش از آن كه پاسخ دهنده ي پرسش باشد، ايجاد كننده ي پرسش است. در شيوه ي انفعالي يادگيري، تبديل كتاب درسي به جزوه ي پرسش و پاسخ، امري عادي و رايج است. معمولا˝ در دوره ي عمومي، پيش از امتحان جزوه اي به دانش آموان داده مي شود كه بالاي آن نوشته شده است: «دانش آموزان عزيز، پاسخ پرسش هاي زير را به كمك والدين خود بيابيد و به دقت ياد بگيريد».
در اين زمينه، كتاب هاي متعدد كمك آموزشي هم به معلمان سنت گرا ياري مي رسانند. در حالي كه معلمان واقعي از هرگونه اقدامي كه به كليشه اي شدن پرسش ها و پاسخ ها بينجامد، پرهيز مي كنند.
در روش فعال ياددهي- يادگيري، به ارزش يابي فعاليت هاي دانش آموزان در كلاس درس، بسيار توجه مي شود. در اين نوع ارزش يابي، ارزش يابي مهارت و نگرش ها به اندازه ي ارزش يابي از دانستي ها اهميت دارد؛ در حالي كه در روش انفعالي، امتحان پايان ثلث بخش اصلي ارزش يابي است و در آن، تنها بر ارزش يابي از دانسته ها تأكيد مي شود.
منابع:
- آقازاده، محرم: راهنماي روشهاي نوين تدريس، انتشارات آييژ، تهران ۱۳81
- هورن، هلن: چگونه کيفيت آموزشي را بهبود ببخشيم، انتشارات قدياني تهران ۱۳82 نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|